
توجه به سالمندان در تاریخ: از جوامع باستانی تا دوران مدرن
از جوامع باستانی که سالمندان را نماد حکمت میدانستند تا دوران مدرن که چالشهای سالمندی با پیشرفتهای پزشکی و اجتماعی همراه شده، این موضوع نشاندهنده تکامل دیدگاه انسانها نسبت به پیری است. بررسی تاریخچه توجه به سالمندان نه تنها به درک بهتر گذشته کمک میکند، بلکه درسهایی برای جوامع امروزی، به ویژه در کشورهایی مانند ایران که با شتاب به سمت سالمندی جمعیت پیش میروند، ارائه میدهد. در این مقاله، به بررسی رفتار با سالمندان در دورههای مختلف تاریخی میپردازیم و در نهایت به وضعیت ایران اشاره خواهیم کرد.
سالمندی در جوامع باستانی
در تمدنهای باستانی، سالمندی اغلب با احترام همراه بود، اما این احترام بسته به وضعیت جسمی و اجتماعی فرد متفاوت بود. در مصر باستان (حدود ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد)، سالمندان به عنوان حاملان دانش و تجربه مورد تکریم قرار میگرفتند. متون پزشکی مانند پاپیروس ابرس نشاندهنده تلاش برای درمان بیماریهای مرتبط با پیری، مانند مشکلات مفاصل و ضعف بینایی، است. سالمندان اغلب در خانوادهها زندگی میکردند و نقش مشاورهای در امور خانوادگی و اجتماعی داشتند.
در یونان و روم باستان (حدود ۵۰۰ پیش از میلاد تا ۵۰۰ میلادی)، دیدگاه دوگانهای وجود داشت. فیلسوفانی مانند ارسطو و پلوتارک سالمندان را به دلیل حکمتشان ستایش میکردند، اما افراد ضعیف و ناتوان اغلب نادیده گرفته میشدند یا حتی در برخی قبایل اسپارتی، سالمندان ناتوان را رها میکردند تا بمیرند. در روم، قانون "پاتریا پوتستاس" (قدرت پدر) سالمندان را در رأس خانواده قرار میداد، اما اگر ناتوان میشدند، ممکن بود مورد بیمهری قرار گیرند. با این حال، در اواخر امپراتوری روم، مراکز اولیه مراقبت از سالمندان، مانند بیمارستانهای مسیحی، شکل گرفتند.
در شرق، وضعیت بهتر بود. در چین باستان (از حدود ۲۹۰۰ پیش از میلاد)، بر اساس آموزههای کنفوسیوس، "فیلال پیتی" (احترام به والدین) سالمندان را در جایگاه والایی قرار میداد. سالمندان با احترام و مراقبت خانوادگی زندگی میکردند و نقش رهبری در خانواده داشتند. پزشکی سنتی چینی، مانند طب سوزنی و گیاهان دارویی، بر حفظ سلامت سالمندان تمرکز داشت. در هند باستان، فرهنگ هندو سالمندان را مقدس میدانست و قوانین مانو (حدود ۲۰۰ پیش از میلاد) تأکید بر مراقبت از والدین داشت. سالمندان اغلب به مرحله "واناپراستا" (زندگی در جنگل برای تفکر) وارد میشدند و مورد احترام بودند.
در ایران باستان (دوران هخامنشی و ساسانی، حدود ۵۵۰ پیش از میلاد تا ۶۵۱ میلادی)، پزشکی زرتشتی و دانشمندانی مانند ابن سینا (هرچند متأخرتر) بر حفظ تعادل بدن در پیری تمرکز داشتند. سالمندان با گیاهان دارویی مانند زعفران و بادام درمان میشدند و نقش مشاورهای در دربار و خانواده داشتند. فرهنگ زرتشتی بر احترام به سالمندان تأکید داشت و آنها را نماد تجربه میدانست.
سالمندی در قرون وسطی و دوران اسلامی
در قرون وسطی اروپا (۵۰۰ تا ۱۵۰۰ میلادی)، زندگی سالمندان سخت بود. امید به زندگی پایین (حدود ۳۰-۴۰ سال) باعث میشد پیری زودرس رخ دهد و سالمندان اغلب با فقر، بیماری و طرد اجتماعی روبرو بودند. کلیسا نقش مراقبتی داشت و صومعهها گاهی پناهگاه سالمندان بودند، اما بسیاری رها میشدند. کتاب "تاریخ پیری" نوشته پت تین نشان میدهد که سالمندان ضعیف اغلب به عنوان بار جامعه دیده میشدند.
در جوامع اسلامی (از قرن هفتم میلادی)، دیدگاه مثبتتری حاکم بود. قرآن و احادیث پیامبر اسلام (ص) بر احترام به والدین و سالمندان تأکید دارند، مانند آیه "وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ" (و از روی مهربانی بال فروتنی بر آنان بگستر). پیامبر (ص) سالمندان را با مهربانی مراقبت میکرد و جامعه اسلامی مراقبت خانوادگی را ترویج میداد. در دوران طلایی اسلام، پزشکان مانند رازی و ابن سینا کتابهایی در مورد طب سالمندان نوشتند و گیاهان برای تقویت حافظه و اشتها تجویز میکردند. در خاورمیانه، سالمندان اغلب در خانوادهها زندگی میکردند و نقش داستانگو و مشاور داشتند.
سالمندی در دوران مدرن (حدود ۱۰۰ سال پیش)
در اوایل قرن بیستم (حدود ۱۰۰ سال پیش)، با انقلاب صنعتی، وضعیت سالمندان تغییر کرد. در غرب، مهاجرت به شهرها خانوادهها را پراکنده کرد و سالمندان اغلب تنها میماندند. در آمریکا و اروپا، اولین خانههای سالمندان (مانند در سال ۱۹۲۰) شکل گرفتند، اما اغلب کیفیت پایینی داشتند. با این حال، احترام فرهنگی در شرق حفظ شد؛ در چین و ژاپن، خانوادهها هنوز مراقبت میکردند. در ایران قاجار و پهلوی، سالمندان در خانوادهها زندگی میکردند و فرهنگ اسلامی بر مراقبت تأکید داشت، اما با مدرنیزاسیون، چالشهایی مانند تنهایی در شهرها ظاهر شد.
اهمیت سالمندی در ایران امروز
تاریخ نشان میدهد که رفتار با سالمندان از احترام در جوامع باستانی تا چالشهای مدرن تغییر کرده، اما همیشه بر پایه ارزشهای فرهنگی بوده است. در ایران، با ریشههای زرتشتی و اسلامی، توجه به سالمندان بخشی از هویت فرهنگی است. امروزه، با افزایش جمعیت سالمند (پیشبینی ۳۰ درصد تا ۲۰۵۰)، نیاز به خدمات مانند سپیدیاران بیشتر است. این تاریخچه یادآوری میکند که سالمندان نه بار، بلکه گنجینه جامعهاند و باید با احترام و مراقبت حمایت شوند.